زیباترین ارزوی ما زیباترین ارزوی ما، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 13 روز سن داره
یکی شدن عشقمونیکی شدن عشقمون، تا این لحظه: 26 سال و 8 ماه و 2 روز سن داره
شازده پسر اقا سبحانشازده پسر اقا سبحان، تا این لحظه: 7 سال و 2 ماه و 23 روز سن داره

☆彡 ثنا سوگلی مامان و بابا ☆彡

بیب بیب هوررررررررااااااااااااا

  سلام به قشنگترین بهانه زندگیم عسلم روز پنج شنبه ٢٦/١١/٩١ شما  ماه از زندگی خود را سپری کردی و وارد  ماهگی شدی واین روز هم مصادف بود با روز ولنتاین که هر دو را بهت تبریک می گویم. این هم کادوت عزیزم انشاالله ١٢٠ ساله شوی قد : 74 وزن :300/8 دور سر :5/44 قربون اون قد و بالات عزیزم ماشاالله نشه فراموش     بقیه در ادامه مطلب:   اخر اگه ندیدی بخورمت   اووومممم   به به چه غذای لذیذی   با کلی زحمت که تو اصلا همکاری نکردی این عکسها را ازت گرفتیم       &n...
26 بهمن 1391

دعوت به مسابقه...

سلام دخمل خوبم امروز داشتم نظرات وبلاگ را چک می کردم که دیدم توسط دوست خوبم نازنین جون و دخمل گل دوست داشتنیش ثنا جون به یک مسابقه دعوت شدیم.جا داره همین جا از دوست خوبم تشکر کنم.... موضوع مسابقه:هدف درست کردن وبلاگ برای کوچولوهامون قانون مسابقه:دعوت کردن از سه دوست عزیز دیگه "اخ جون چه مسابقه جالبی" عزیزم من و بابایی برای اینکه تو را تو زندگیمون داشته باشیم 15 سال خیلی خیلی اذیت شدیم....ولی بلاخره خدای مهربون به من و باباجونی عنایت فرمودند و تو فرشته مهربون را به ما هدیه دادند.... من خیلی دوست داشتم که همه خاطراتت را یه جایی برات بنویسم تا وقتی بزرگ شدی با خوندن اونها متوجه بشی که چقدر عاشقانه دوستت داریم و هم...
22 بهمن 1391

هوووورااااااااااااا فینگیلی

ماه من سلام....  امروز برای اولین بار خودت به تنهایی نشستی در ٨ ماه و٢٣ روزگی خع یلی دوستت دارم   خعیلی عاشقتم رویای با تو بودن را نمی توان نوشت نمی توان گفت و حتی نمیتوان سرود با تو بودن قصه شیرینی است به وسعت تلخی تنهایی و داشتن تو فانوسی به روشنایی هر چه تاریکی ...
20 بهمن 1391

ادم برفی

    به ادامه مطلب بروید  عزیزم وقتی بزرگ شدی و خواندن را فرا گرفتی این مطلب را بخوان و تا جایی که می توانی و وسعت رسید به دیگران کمک کن.... ادم برفیآهاااااااااااااااااای مسئول تقریبا محترم... برف را می‌بینی باران را می‌بینی پسرت b m w زیبایی دارد شنیده‌ام بچه‌های کوچکت به آدم برفی علاقه ی زیادی دارند پیشنهادی دارم... سفری به مناطق زلزله زده ی آذربایجان برو و از پس چادرهای برف گرفته‌ی آنها آدم برفی‌های طبیعی از انسان برای بچه‌هایت ببر... همه می‌دانیم که همه چیز طبیعیش خوب است مسلما بچه‌های کوچکت این تنوع را نیز دوست دارند ترجیحا آدم برفی‌های کوچک...
19 بهمن 1391

راه چاره

     یک ماهی می شه که من را با گریه هات کلافه کردی نمی خواستم اینها را برات بنویسم ولی گفتم شاید مامان های عزیزی که مطالب را می خونند بتونند کمکم کنند.  وقتی از کنارت پا می شم می زنی زیر گریه که چرا از کنارم پا شدی..مثلا دارم می رم از اشپزخونه برات اب بیارم بخوری گریه می کنی هر چی بهت می گم ثنا جون می خوام برم برات اب بیارم اصلا فایده ای نداره در حد سیاه شدن گریه می کنی....  لباسات از اشکات خیس می شه حالا فک کن روزی چند بار کارت اینه عزیزم....برای هر چیزی که برم از کنارت گریه می کنی..وقتی هم که با خودم می برمت باید با یک دست تو را بغل کنم و با دست دیگه کارام را انجام بدهم..... &nb...
19 بهمن 1391

سنبل در اومد از حمام

 سلام به دخملی تر و تمیز و تپل مپل  گل در اومد از حمام .......................سنبل در امد از حمام قربونت با اون دس دسی کردنت......   عاشقتم       عزیزم      اینجا پاتا گرفتی و داری می گی اووففففف.....     چه خوسجل .... چه دخملی...ماشاالله     دیروز 16/11/91 بلاخره بعد از سه روز که اب نبود، اومد ولی با فشار خیلی کم.. من هم با همون اب کم شما را بردم حمام و سریع شستمت... ولی نمی دونم چرا همیشه بعد از حمام از تمام بدنت دانه های ریز قرمز می زنه بیرون و تو هم  خودت را می خارونی...
17 بهمن 1391

ماساژ کودکان

آموزش ماساژ کودک     چرا ماساژ می‏دهیم؟ بقیه در ادامه مطلب:   چرا ماساژ می‏دهیم؟   یادگیری و انجام ماساژ کودک، کار بسیار ساده‏ای است. چند وسیله کوچک لازم دارد و هیچ هزینه‏ای در بر ندارد، مگر مقداری وقت. منافع دراز مدت و کوتاه مدت آن برای کودکان زیاد است و از طرف دیگر والدین نیز با ماساژ بچه‏ها ارتباط مثبت و خوبی را با آنها برقرار خواهند کرد. دراین مقاله علاوه برمنافع ماساژ سعی کردیم مراحل این کار را نیز با استفاده از عکس به شما نشان دهیم.   منافع ماساژ برای کودکان احساس امنیت: ارتباط جسمی بین کودک و یکی از والدینش، احساس عشق و علاقه و ارزشی را در او تقویت ...
15 بهمن 1391

جدیدترین فرهنگ لغت ثنا جون

 مهربان من سلامممممممممممممم خوب مثل اینکه خانمی تصمیم گرفتند بلاخره یه چیزهایی را به زبان بیاورند. در 8 ماه و 15روزگی یکمرتبه بدون اینکه تا حالا این کلمه را از کسی شنیده باشی گفتی!! من و بابایی:   ثنا جون بگو= بابا ...............ثنا   من و بابایی:   ثنا جون بگو= مامان  ...........ثنا    من و بابایی:   ثنا جون بگو=  دد  ..............ثنا    من و بابایی:  ثنا جون بگو= بیا  ...............ثنا    من و بابایی:   ثنا جون بگو=  به به  ...........ثنا   من و بابایی:  ثنا ج...
14 بهمن 1391

اشک و لبخند

گل خانم قشنگم سلام.. وقتی که می خندی مثل اینکه تمام دنیا مال منه وقتی گریه می کنی مثل اینکه تمام دنیا پیش چشمم تیره و تار می شود. پریشب (٨ ماه و 10 روزگی )بابایی از سر کار اومد شام خورد چون خسته بود ساعت 9.5 خوابید.و تو هم شاکی شدی که  چرا... من هم با تو مشغول بازی شدم ولی از بسکه بلند بلند می خندیدی بابایی را ساعت 11 بیدار کردی.. اقای پدر دید که فایده ای نداره دلش برات رفت که انقدر می خندیدی پا شد و به ما ملحق شد.. تو هم خوشحال شدی و تا دو ساعت همش بابایی می گذاشتد کنار دیوار و تو هم بدو بدو راه می رفتی و از خوشحالی جیغ می زدی و می خندیدی من هم فیلم می گرفتم.. قربونت برم با او...
11 بهمن 1391